اس ام اس های جوک خنده دار جدید آذر

صفحه ي اصلي

پست الکترونیک

انجمن

پیغام مدیر :

با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.

منوی کاربری

عضو شوید

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

منوی اصلی

خبرنامه

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود

درباره ما

لینک دوستان

قالب وبلاگ

چابهار چت | تنها چت روم شهرستان چابهار

جلو پنجره لیفان ایکس 60

آخرین مطالب

حمیدیه چت |چت روم حمیدیه

بستان چت |چت روم بستان

درگیری شرم آور اسطوره فوتبال با پلیس +عکس

تصویری لو رفته از استودیو رادیو داعش

عکس دیده نشده امیر محمد متقیان در کنار مادرش

انحرافات جنسی

20 روش برای رسیدن خانمها به ارگاسم

اس ام اس های جوک خنده دار جدید آذر

دانلود کرک بازی Dying Light

دانلود ترینر بازی Dying Light

بیوگرافی کامل دلیپ کومار بازیگر هندی

داستان کوتاه مزدا 323

داستان کوتاه سه مهره

داستان کوتاه بیچاره مردمی که قهرمان ندارند !

داستان کوتاه بازی!

داستان کوتاه تنها مهر و دوستی !

داستان کوتاه بریدن درختان !

داستان کوتاه پدران و مادران نادان !

داستان کوتاه خیابانهای شهر !

پیوندهای روزانه

حمل و ترخیص لباس از چین به ایران [ ]

حمل و ترخیص لنج دبی [ ]

جلو پنجره لیفان ایکس 60 [ ]

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 1757
:: کل نظرات : 47

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 35

کاربران آنلاین

آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1539
:: باردید دیروز : 1397
:: بازدید هفته : 1539
:: بازدید ماه : 39612
:: بازدید سال : 134486
:: بازدید کلی : 431819

تبلیغات

اس ام اس های جوک خنده دار جدید آذر

نوشته شده در چهار شنبه 22 بهمن 1393

بازدید : 1389

نویسنده : Admin

نظرات ()

جدیدترین جوک ها در نوش دانلود

بذار همین الان که حالم خوبه باهات اتمام حجت کنم

اگه یه روز من انقدر احمق بودم که گفتم از زندگیم برو بیرون

تو باید انقدر باهوش باشی که بفهمی دارم زر میزنم !

تو در کودکی اونقدر مهربان بودی که حتی به گل های قالی هم آب میدادی

شاشو !

جهت مشاهده کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید

:: موضوعات مرتبط: پیامک جوک , ,
:: برچسب‌ها: پیامک لطیفه , پیامک خنده دار جدید , پیامک جوک جدید , پیامک جوک , آف خنده دار , اس ام اس , اس ام اس باحال , اس ام اس برای خنده , اس ام اس برای سرکار گذاشتن , اس ام اس برای سرکاری , اس ام اس جدید , اس ام اس حیف نون , اس ام اس خنده دار , اس ام اس خیلی خنده دار , اس ام اس سرکاری , اس ام اس غضنفری , اس ام اس های جوک خنده دار جدید آذر , اسمس , باحالترین اس ام اس ها , بروزترین اس ام اس جوک , بهترین آف های خنده دار , بهترین اس ام اس های خنده دار , جدیدترین اس ام اس خنده دار , جدیدترین اس ام اس سرکاری , جوک جوک امروز , جوک باحال , جوک خنده دار , جوک خیلی جدید , جوک و اس ام اس , جک , خنده دار ترین پیامک ها , سایت اس ام اس خنده دار , سایت اس ام اس سرکاری , لطیفه خنده دار , مجموعه اس ام اس های آذر ماه , مرکز اس ام اس , مرکز اس ام اس ایران , مسیج جوک , مسیج خنده دار , امروز مسیج سرکاری , مطالب خنده دار , منبع اس ام اس , منبع جوک , نابترین اس ام اس های خنده دار , هر روز با جوک پیامک ,

ادامه مطلب ...

دانلود کرک بازی Dying Light

نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393

بازدید : 1434

نویسنده : Admin

نظرات ()

بعد از تاخیر های بازی Dying Light بلاخره این بازی برای نسخه PC و کنسول ها عرضه شده است که در این پست کرک سالم و معتبر از این بازی را برای شما آماده کردم که می توایند در ادامه آن را دانلود کنید .

ادامه مطلب ...

دانلود ترینر بازی Dying Light

نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393

بازدید : 1710

نویسنده : Admin

نظرات ()

در پست قبلی کرک معتبر از بازی Dying Light را برای شما آماده کردم ، در این پست ترینر معتبر از این بازی را برای شما آماده کردم که می توانید در ادامه مطلب آن را دانلود کنید .

:: موضوعات مرتبط: ابزار بازی ها , ترینر بازی ها , ,
:: برچسب‌ها: Dying Light , ترینر بازی , Dying Lightدانلود ترینر بازیDying Light , رمز بازیDying Light , کد تقلب بازی Dying Light ,

ادامه مطلب ...

بیوگرافی کامل دلیپ کومار بازیگر هندی

نوشته شده در پنج شنبه 16 بهمن 1393

بازدید : 2398

نویسنده : Admin

نظرات ()

INFORAMTION شخصی

دیلیپ کومار، نام واقعی یوسف خان افسانه ای در سینمای هند در 11 دسامبر سال 1922، پیشاور، (NWF) پاکستان به دنیا آمد. او در یک خانواده پتان که 12 کودک از جمله دیلیپ کومار شامل متولد شد. پدر او بعدها به بمبئی نقل مکان به عنوان دیلیپ کومار توسط مدیر که به او اولین کار خود و راه او را به صنعت فیلم هند گام وجود دارد خال خال شد. او نام واقعی خود را از محمد یوسف به دیلیپ کومار تغییر پس از یک هندی نویسنده پیشنهاد کرد که او را موفق تر تحت نام جعلی خود را داشته باشد......

متن کامل در ادامه مطلب

:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیگران , بیوگرافی بازیگران هندی , ,
:: برچسب‌ها: بیوگرافی دلیپ کومار , زندگی نامه دلیپ کومار , زندگی نامه بازیگران معروف , زندگی نامه بازیگران هندی , بیوگرافی بازیگران هندی , ,

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه مزدا 323

نوشته شده در چهار شنبه 15 بهمن 1393

بازدید : 1315

نویسنده : Admin

نظرات ()

مزدا 323 قرمز رنگ، تا به نزدیکی دختر جوان رسید به طور ناگهانی ترمز کرد . خودرو چند قدم جلوتر از دختر جوان از حرکت ایستاد ، اما راننده، خودرو را به عقب راند، تا جایی که پنجره جلو دقیقا روبروی دختر جوان قرار گرفت این اولین خودرویی نبود که روبروی دختر توقف می کرد ، اما هریک از آنها با بی توجهی دختر جوان به راه خود ادامه می دادند . دختر جوان، مانتوی مشکی تنگی به تن کرده بود که چند انگشتی از یک پیراهن بلند تر بود . شلواری هم که تن دخترک بود ،همچون مانتویش مشکی بود و تنگ می نمود که آن هم کوتاه بود و تا چند سانتی پایین تر از زانو را می پوشاند . به نظر می آمد که شلوار به خودی خود کوتاه نیست و انتهای ساق آن به داخل تا شده . دختر جوان نتوانست اهمیتی به مزدای قرمز رنگ ندهد . سرش را به داخل پنجره خم کرد و به راننده گفت :" بفرمایید؟" . مزدا مسافری نداشت . راننده آن پسر جوان و خوش چهره ای بود که عینک دودی ظریفی به چشم داشت . پسر جوان بدون معطلی و با بیانی محترمانه گفت : " خوشحال میشم تا جایی برسونمتون". دختر جوان گفت : "صادقیه میرما". پسر جوان بی درنگ سرش را به نشانه تائید تکان داد و پاسخ داد : " حتماً، بفرمایید بالا ". دخترک با متعجب ساختن پسر جوان، صندلی عقب را برای نشستن انتخاب کرد

مشاهده کامل داستان در ادامه مطلب

:: موضوعات مرتبط: داستان , داستان کوتاه , ,
:: برچسب‌ها: داستانهای کوتاه , داستان کوتاه , داستان کوتاه زیبا , داستان , حکایت , داستان جنجالی , داستان زیبا و جنجالی , داستانک کوتاه , رمان زیبا ,

ادامه مطلب ...

داستان کوتاه سه مهره

نوشته شده در چهار شنبه 15 بهمن 1393

بازدید : 1317

نویسنده : Admin

نظرات ()

مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان اتومبیلش پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد.

هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت از روی پیچ های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب پیچ ها را برد.

مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همان جا رها کند و برای خرید پیچ چرخ برود. در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:

از ٣ چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی

آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند

پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.

هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.

پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟

دیوانه لبخندی زد و گفت:« من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم!»

داستان کوتاه بیچاره مردمی که قهرمان ندارند !

نوشته شده در چهار شنبه 15 بهمن 1393

بازدید : 1090

نویسنده : Admin

نظرات ()

استادمون امروز در آخر کلاس ، برای جمع بندی حرفاش گفت : به قول گالیله:بیچاره مردمی که نیاز به قهرمان دارند !

هدی که یکی از همکلاسی های باهوش کلاسمونه هم تند و سریع گفت : بیچاره مردمی که قهرمان ندارند !

آقای دکتر ... با بی تفاوتی گفت : خانم محبی ! این نظر شخصی شماست !! و خواست از کلاس بره بیرون که هدی گفت : این جمله من نیست ، این جمله حکیم ارد بزرگ در کتاب سرخ است

استادمون هم گفت : من نه نظریه قاره کهن حکیم و نه کهکشان اندیشه و نه حتی جملاتش را قبول ندارم ... و هدی هم گفت : این نظر شخصی شماست !

استاد بد اخلاقمون آتیش گرفت : وایساد و با صورت و گوش های سرخ ، نیم ساعت هر چی فحش و دری وری به دهنش می رسید به حکیم ارد بزرگ داد !

من هم که عاشق افکار ارد بزرگم داغون شدم چند بار دستم رو بردم بالا که به استاد بگم بابا ول کنین چرا بحث رو شخصی کردین ! چرا بجای استدلال نظری ، فحش میدین ؟! اما آقای به اصطلاح دکتر بی ادب نزاشت حرفمو بزنم ...

وقتی که در کلاس رو محکم کوبید و رفت همکلاسی ها دور صندلی هدی که اشک دور چشای قشنگش جمع شده بود رو گرفتن و می گفتن انتقام ما رو از این مردک گرفتی ! دم حکیم گرم !!! یکی از پسرای کلاس گفت : ارزش قهرمان رو الان می فهمیم دو ترمه این جناب استاد پدر هممون رو در آورده اما امروز پدر خودش درآمد چون ما قهرمانی مثل خانم محبی داشتیم . هدی خندش گرفت جالب بود چشماش پر اشک اما لبهاش می خندید ...

آره به قول حکیم ارد بزرگ :

بیچاره مردمی که قهرمان ندارند .

داستان کوتاه بازی!

نوشته شده در چهار شنبه 15 بهمن 1393

بازدید : 1311

نویسنده : Admin

نظرات ()

جشن چهارشنبه سوری بود ، حکیم ارد بزرگ (بزرگترین اندیشمند معاصر ایرانزمین) را دیدم که به پایکوبی و شادی جوانان می نگرد .

به سوی ایشان رفتم و گفتم : زندگی من خالی است
گوشه گیری را دوست دارم از دیگران می ترسم
حس می کنم هیچ پنجره بازی در زندگی من وجود ندارد ، نگاه همگان مرا آزار می دهد .
حکیم فرمود : می توانی با دیگران بازی کنی ؟
گفتم : بازی ؟
حکیم گفت : آری بازی های شاد ، بازی های گروهی ... با بازی دوباره جوانه می زنی و به یاد می آوری که باید با همگان همراه باشی و هم نوا ... به یاد می آوری ارزش حضور آدمها را ...
حکیم چند لحظه یی ساکت بود و ادامه داد : جام زندگی را تنها با می ، مهر و دوستی پر کن .
محو گفتار حکیم بودم .

که حکیم بزرگ با خنده فرمود : پس حالا به میان جوانان رو ، از روی آتش تنهایی بپر ..

داستان کوتاه تنها مهر و دوستی !

نوشته شده در چهار شنبه 15 بهمن 1393

بازدید : 1135

نویسنده : Admin

نظرات ()

بد اندیشی به حکیم ارد بزرگ دشنام می داد ، که فلان اندیشه شما درست نیست ، و فلان حرف شما بد است و ... حکیم به آرامی و مهر با او سخن می گفت . چون بد اندیش رفت نزدیک حکیم بزرگ شدم و گفتم چرا پاسخی شایسته ، به او ندادید ؟!
حکیم فرمود : پاسخ دادم .
به ایشان گفتم شما مهربانی کردید و این درست نبود .
حکیم با تبسم فرمود : کردار و گفتاری شایسته تر از مهر و مهربانی نیافته ام .

:: موضوعات مرتبط: داستان , داستان کوتاه , ,
:: برچسب‌ها: عسل بدیعی , حکیم ارد بزرگ , داستانهای کوتاه , داستان کوتاه , داستان کوتاه زیبا , داستان , حکایت , داستان جنجالی , داستان زیبا و جنجالی , داستانک کوتاه , رمان زیبا ,

داستان کوتاه بریدن درختان !

نوشته شده در چهار شنبه 15 بهمن 1393

بازدید : 1164

نویسنده : Admin

نظرات ()

من اهل روستایی در نزدیکی شموشک سفلی در استان گرگان هستم ، در نزدیکی روستای ما یک تابلو سبز رنگ هست که با رنگ سفید رویش نوشته : "شادی بر سراپرده خانه نابود کنندگان دشت ها و جنگل ها ، نخواهد نشست . حکیم ارد بزرگ" ... اما من اینجا آدمهای زیادی را می شناسم که با بریدن شبانه درختان ، روزها مست و شاد به ما فخر می فروشند ...